در قسمت آخر سریال ستایش 2 پسر آقای فردوس که قبلا به بهانه بیمه از پدرش امضا گرفته خونه رو به اسم همسر جدیدش میکنه و بعد از اینکه پدرش میفهمه چه اتفاقی افتاده میره پیش محضر و داد و بیداد میکنه و اونا هم میگن فایده نداره میره خونش که با پسرش صحبت کنه ولی پسرش بیرونش میکنه و هشمت فردوس از خونه میره بیرون.
در لحظات پایانی فیلم هم آقای فردوس با نوه اش تو پارک نشستن که وقتی هشمت فردوس کفشش رو در میاره یه دزد با موتور میاد و کفشش رو میدزده و نوه اش که پسر طاهر فردوس هستش میگه کفش اونو بپوشه ولی هشمت فردوس میگه نه و یه داستان از اوستای خودش تعریف میکنه.
وقتی میبینه یکی داره بلال میفروشه میگه دلم خواست و نوه اش براش میخره ، و میگه پدر بزرگ ، هشمت فردوس که از این حرف نوه اش خوشش میاد با خونده میگه یکی دیگه بگیر اشتهام باز شد.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان